پارت چهل

زمان ارسال : ۲۸۱ روز پیش

کلافه و مضطرب و دست به سینه پشت در اتاق مراقبتهای ویژه بودم. چقدر عشق بد بود که به خاطرش طناز مادرش را به این روز انداخته بود. دلم می‌‌خواست می‌‌دیدمش و هر چه بر دهانم می‌‌آمد نثارش می‌‌کردم. ندا برای من مادر خوبی نبود اما برای طناز مادر نمونه‌‌ای بو ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید